کاربست جامعه برای کنترل قدرت سیاسی شهریار در شاهنامه فردوسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران.

2 دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران

چکیده

یکی از پرسش‌های اصلی اندیشه سیاسی این است که قدرت چگونه محدود می‌شود؟ در دوران باستان شیوه حکمرانی بدین صورت بود که استبداد وجه مشترک همه حکمرانی‌ها در هر شکل و قالبی نظیر سلطنتی، پادشاهی و امپراطوری بود. ساخت سیاسی در شاهنامه نیز به عنوان منبع بازگوکننده تاریخ فکر سیاسی دوران ایران باستان، به تبعیت از ساخت سیاسی دیگر امپراطوری‌ها، مبتنی بر قدرت یک فرد فرّهمند بود. اما در ساختار سیاسی شاهنامه، شیوه‌ها و روش‌های اعمال قدرت صورتی مشخص دارد که دایره قدرت حکمرانان را بسیار محدود و تمهید روایی جدیدی را ارائه می‌کند که از حیث مباحث سیاسی اهمیت فراوانی دارد. در این ارتباط با روش هرمونتیک پل ریکور قصد داریم در شاهنامه در جستجوی پاسخ این پرسش می‌باشیم که اعمال قدرت به عنوان عامل اصلی حفظ پادشاهی در شاهنامه با چه محدودیت‌هایی روبرو بوده است؟ وعوامل موثر بر محدود سازی قدرت چیست؟ فرضیه ما در این پژوهش از این قرار است که علیرغم اینکه ساختار قدرت در شاهنامه در دست شخص شاه است، اما قدرت شهریاران توسط نیروی دینی، هنجارها، طبقات اجتماعی بالا و مردم محدود‌ شده است.

کلیدواژه‌ها