روابط ارامنه و گرجیانِ قفقاز با ایران ، از دورۀ شیوخ صفوی تا پایان حکومت شاه عباس اول

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای تاریخ ایران اسلامی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تربت حیدریه ، خراسان رضوی ، ایران

2 گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی ، واحد مشهد ، دانشگاه آزاد اسلامی ، مشهد ، ایران.

3 استادیار تاریخ، عضو هیأت علمی سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران.

چکیده

درگیری های صفویان و عثمانیان ، که هریک ادعای رهبری بخشی از جهان اسلام را داشتند ، بر سر قفقاز (عمدتاً گرجستان و ارّان) از قرن ۱۶ تا ۱۸ میلادی ادامه داشت . نهایتاً رقیب دیگری در منازعات بر سر این خطّه ، در قرن ۱۹ میلادی به جمع کشورهای درگیر افزوده شد که همانا روسیه می باشد . اهمیّت قفقاز نه‌تنها در حاصلخیزی و رونق مراتع آن در دامنهٔ کوه‌های قفقاز بلکه به سبب موقعیت ترانزیتی آن در سواحل شرقی دریای سیاه بود ، به علاوه ساکنان این منطقه که از دیر باز نیز خراجگزار ایران بودند ، در تمام طول تاریخ خود تمایل به کسب خودمختاری داشته و در جهت نیل به استقلال اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی شان تلاش می کردند و در زمان مورد بحث ما ، مجدداً تحت نظارت دولت ایران قرار داشتند . در راستای همین واقعیت ، تحقیق ما قصد دارد نشان دهد بی کفایتی دربار صفوی و باورهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و عملکرد سیاسی پادشاهان صفوی ، با آرمان‌ها و خواسته‌های ارامنه و سایر مسیحیان منطبق نبوده و تأثیر زیادی در گرایش آنان به سمت عثمانی که در این سالها از نظر قدرت سیاسی در منطقهٔ مورد نظر برصفویان برتری داشته و در سیاست‌های جهانی نیز رقیب مطرح و قابل توجهی برای قدرت‌های اروپایی محسوب می شد ، داشته است .

کلیدواژه‌ها