آسیب‌شناسی پرورشی نهاد آموزش و پرورش در عهد پهلوی اول

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

عضو علمی دانشگاه پیام نور

چکیده

نظام آموزش و پرورش دورۀ پهلوی اول (رضاشاه) در عرصۀ پرورش دارای نقاط قوت و ضعفی بوده که شناسایی آن‌ها راه‌گشا در حل معضلات کنونی این سیستم و روشنی بخش سند چشم‌انداز آموزش و پرورش خواهد بود. در این مقاله آسیب‌ها و نقاط ضعف عرصۀ پرورشی در نظام آموزشی آن دوره بررسی شده است. رضاشاه متأثر از مثلث آرمانی خود- نوسازی، تمرکزگرایی و ملی‌گرایی- سراغ نهاد آموزش و پرورش رفته تا با ابزار تمرکزگرایی و ایدئولوژی ملی‌گرایی به نوسازی برسد. اما نادیده گرفتن شرایط فرهنگی و اجتماعی کشور، موانعی در پیشبرد اهداف وی ظاهر پدید آورد و او را واداشت برای رفع موانع به اقتدارگرائی روی آورد که فرجام آن، استبداد مطلق شد. نتیجه این فرایند، آسیب‌هایی جدی در امر خطیر پرورش بود که مهمترین آن عبارتند از: 1- غفلت از نیاز جامعه به پرورش بومی؛ 2- نفی زبان و فرهنگ اقوام ایرانی(به منظور ترویج زبان فارسی)؛ 3- جابجا شدن هدف به جای وسیله؛ 4- عدم پرورش سیاسی و جامعه‌پذیری؛ 5- تقلید ناپسند در نظام آموزش و پرورش ؛ 6- عدم پرورش قوۀ خلاقیت و تفکر انتقادی؛ 7- عدم تقویت ایمان به مبانی دینی واسلامی؛ 8- عدم توجه به خلاقیت و نوآوری معلمان و مربیان مدارس. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به مدارک و مستندات کتابخانه‌ای صورت گرفته و هدف آن تبیین ضعف‌ها و نواقص نظام آموزشی دورۀ پهلوی اول است.

کلیدواژه‌ها