دیدگاه رضاشاه درسرکوبی ایلات وعشایر وپیامدهای آن از 1320-1304(هـ.ش)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای گروه تاریخ،واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزا اسلامی ، تهران، ایران

2 استادیارگروه تاریخ، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)

3 استاد گروه تاریخ، دانشگاه شهید بهشتی ،تهران، ایران

چکیده

عشایر غیر از آن‌که اقتصاد کشور را در زمینه دامداری تضمین می‌کردند، با توجه به روحیه سلحشوری که داشتند از مرز‌ها نیز حفاظت می‌کردند و در اداره امور ایل خود، خودمختار بود. سیاست عشایری در آستانۀ ظهور سلطنت پهلوی به مسأله ای برای دولت تبدیل شدکه ترس آور بود وبه تدریج ایل هراسی در وجود روشنفکران وسیاستگذاران پهلوی به ایل ستیزی تبدیل شدودولت در صدد برآمد با مواجهۀ مستقیم با ایلات وعشایر،خود را از شّر سایه سنگین آن ترس رها سازد. حمایت نخبگان ونمایندگان مجلس به ویژه مطبوعات وابستۀ این دوره فضای ذهنی رضا خان را در نظر وعمل مهیای سرکوبی ایلات وعشایر ساخت تادرجهت ایجاد حکومت مرکزی وامنیت که با نظام نظم گریزی ملوک الطوایقی ،تکثر قومی ، حاکمیت شدید عرفی وشبانکاره ای در تعارض جدّی قرار داشت را محو نماید.لذا چاره اندیشی برای ایلات وعشایردر اولویت برنامۀ نوسازی رضا شاه برسه پایه (سر کوبی وخلع سلاح،سلب قدرت از سران ایلات و اسکان)بنیان گرفت ونتایج سیاسی،اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی کوتا،میان وبلندمدت،منفی ومثبتی را برجامعۀ ایلاتی ایران تحمیل نمود که این پژوهش بدان می پردازد.

کلیدواژه‌ها