هدف مقاله حاضر مطالعه تطبیقی مبانی و اصول آزادی از دیدگاه اسلام واگزیستانسیالیسم والزامات تربیتی آن بود . از لحاظ رویکرد کیفی و از نظر روش تحلیلی-مقایسه ای، با استناد به اسناد علمی،ازجمله مقالات و کتابهای اندیشمندان حوزه علوم اسلامی و اگزیسستانسیالیسم که در زمینهء آزادی در رابطه با تعلیم وتربیت به شیوه هدفمند و تا رسیدن به اشباع ادامه یافت . نتایج مقایسه نشان داد از جمله وجوه اشتراک دو مکتب مسئولیت آور بودن آزادی. اما وجوه افتراق مبنایی از جمله آزادی تنها ارزش انسانی و کمال ذاتی انسان است که با پذیرش واجب-الوجود(خداوند) و ارزش های دیگر در تضاد است. آزادی در مکتباسلام فقط با نگاه الهی به انسان معنا می یابد و ,هر تعلقی ضد آزادی است الا ، تعلقو وابستگی به خداوند متعال ، تعلق به خداوند را عین آزادی می داند .اگزیستانسیالیستها باتوجه به معنای مطلق آزادی معتقد هستند، معلم حق ندارد راه حل قطعی به دانشآموز ارائه دهد .معلم تنها پیشنهاد دهنده راه حل ها وموضوعات است و این دانشآموز است که درنهایت راه حلها راانتخاب یا رد می کند .درمقابل اسلام با وجود اعتقاد به آزادی متربیوضمن حمایت وهدایت ،آنهارادرقبال تصمیماتشان مسئول و مورد بازخواست ومواخذه قرار میدهد.