یکی از موضوعات جدید که در حوزه اخلاق مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است هوشاخلاقی است، بر اساس دیدگاه بوربا، هوش-اخلاقی توان تشخیص درست از نادرست است، یعنی داشتن اعتقادات اخلاقی محکم و عمل کردن بر طبق آنها به گونهای که شخص رفتاری درست و محترمانه داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی شیوههای پرورش هوشاخلاقی کودکان بر اساس روایات معتبر است. این پژوهش با استفاده از احادیث کتب معتبر حدیثی و با روش تحلیل محتوای کیفی و از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. نتایج بررسیها نشان داد که بر اساس روایات معتبر، چهار عامل در پرورش هوشاخلاقی کودکان نقش مهمی دارند که عبارتاند از: الف: زمینهسازی مانند انتخاب همسر مناسب، تغذیه و پاکی نسل. ب: آموزش مانند آموزش توحید و آموزش نماز. ج: شیوه آموزش و پرورش مانند آموزش با مهربانی، تکریم کودک، عفو و گذشت، تکلیف در حد توان و مرحلهای کردن آموزش. د: توجه به پیامدها مانند آثار محبت، آثار شاد کردن و آثار کمک به فرزند. علاوه بر آن شیوههایی وجود دارد که بواسطه آن میتوان مولفههای هوشاخلاقی را که خویشتنداری، صداقت، پایبندی به تعهدات، شکر، مهربانی و احترام میباشد در دوره اول و دوم کودکی آموزش و پرورش داد.