فضیلت گرایی در پرتو آراء جماعت گرایان معاصر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری حقوق عمومی، پردیس بین المللی کیش، دانشگاه تهران، ایران.

2 دانشیار، گروه حقوق عمومی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

چکیده

اخلاق فضیلت مدار به عنوان یکی از سه فرضیه اصلی در فلسفه اخلاق ،ضمن ورود به فلسفه سیاسی، در باب اجتماع، دولت وکارکرد آن در تناسب بااخلاق ایده پردازی می کند. این تقریراز اخلاق، نوعی نظریه هنجاری است که در عصر افول مدرنیته و ظهور پست مدرنسیم ، همراه با ناکامی دیگر نظریه های اخلاقی در تکاپوی دستیابی به طرحی نو برای نجات انسانیت باکاربست ضرورت احیا فضیلت جویی درجامعه وهمچنین بسط و گسترش ارزشهای اخلاقی است. جماعت گرایی به عنوان مکتب نوارسطویی و معاصر، بانقدلیبرالیسم و آموزه های آن در حوزه های اخلاق، سیاست و حقوق، مترصد اصلاح برخی کاستی ها وناهنجاری های جوامع لیبرال غربی و ارائه نگاره ای نوین درهمین راستا است. تاکید بر اجتماعی بودن هویت انسان، عدم تفکیک واقعیت از ارزش، ناتوانی انسان در تشخیص فردی و مستقل خیر و ضرورت احیای اخلاق فضیلت گرا از ایده های شاخص جماعت گرایان محسوب می شود. جماعت گرایان با تبعیّت از افلاطون و ارسطو در باب رسالت اخلاقی و تربیتی حاکمیت ،از ارزش گذاری حکومت یا حداقل نهادهای جمعی در مورد سبک زندگی و رفتار شهروندان دفاع می کنند. جستار حاضر، با عنایت به این مهم به بررسی و تحلیل فضیلت گرایی در پرتو آراء جماعت گرایان معاصر از جمله مک اینتایر،سندل و تیلور می پردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است فضیلت گرایی مبتنی بر ایده جماعت گرایان بر ایفای تعهدات و تمرکز بر مسئولیت اجتماعی انسجام و احیاء سنتهای عرفهای دینی و محلی ذیل توجه دولت استوار است.

کلیدواژه‌ها