آسیب شناسی شعر شاعران انقلاب دهه‌ی هفتاد و هشتاد از بعد فرهنگ و اخلاق

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی واحد سبزوار ، دانشگاه آزاد اسلامی ، سبزوار، ایران

2 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد سبزوار، دانشگاه آزاد اسلامی، سبزوار، ایران(نویسنده مسول)

3 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی و معاونت پژوهشی واحد سبزوار؛ دانشگاه آزاد اسلامی، سبزوار، ایران

چکیده

هدف از انجام این نوشتار بررسی آسیب شناسی شعر شاعران انقلاب دهه‌ی هفتاد و هشتاد از بعد فرهنگ و اخلاق می باشد. روش انجام این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای است. نتایج این پژوهش نشان داد که معناباختگی یا معناگریزی و به تعبیر روشن‌تر جنگ با معنا است. گاهی شعر در یک فضای کاملاً عاری از هدف و خلأ و پوچی سیر می‌کند بخصوص در اواخر این دوره نشانه‌ی آن پررنگ ‌تر است. شعر زیر یک نمونه از معناستیزی شاعران این دهه است هرچند که فقدان معنا وجه مشترک همه‌ی آن‌ها است. شاعران مفهوم‌گرا و انقلابی فراوانی نیز در دهه‌ی هفتاد داریم که محور شعریشان مفاهیمی نزدیک به هم هستند . مفاهیمی همچون مضامین دینی ومذهبی، انقلاب، جنگ تحمیلی، امام و ولایت رهبری، هویّت ملّی ویاد مظلومان. و نیز هنجارشکنی جامعه که خلاف آرمان‌های انقلاب بوده و از جمله آسیب ها به شمار می روند. بسیاری از مولّفه‌ها و ویژگی‌های شعر سنّتی، که مهم‌ترین آن‌ها تعهّد معنامحوری بود، متروک ماندند. شعر معاصر ایران در دهه‌ی هفتاد سردرگم و از آرمان‌ها به دور و به تکرار آلوده بود. شرایط و وضعیّت حاکم بر فضای آن رویداد حادثه‌ای عظیم و ویرانگر را می‌طلبید. آنچه بیان شده در ارتباط با شاعران پست‌مدرن دهه‌ی هفتاد بود و این به معنای عام شعر از دهه‌ی هفتاد نیست زیرا که شعر دهه‌ی هفتاد به دور از معنا و محتوا می باشد.

کلیدواژه‌ها