مطالعه جامعه شناختی ریشه های اجتماعی بیماریهای روانی (دوقطبی)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترا، گروه جامعه شناسی ،دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال

2 دانشیار 'گروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز

3 دانشیار و عضو هیأت علمی گروه جامعه شناسی،دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران

چکیده

این پژوهش با هدف مطالعه جامعه شناختی ریشه های اجتماعی بیماری‏های اعصاب و روان(دوقطبی) می‏باشد که رویکرد حاکم بر آن استقرایی است. گردآوری داده‏ها از طریق مصاحبه‏ی باز انجام شد. تعداد نمونه‏ی این پژوهش برابر با 19 نفر از بیماران مبتلا به بیماری دوقطبی بود که تحت درمان روان‏پزشکان بودند. بیمارانی که در فرایند مصاحبه، جهت ارائه اطلاعات به پژوهشگر به سختی همکاری میکردند، با مراجعه به خانواده‏ی بیماران تکمیل داده‏ها انجام گردید و پس از رسیدن به اشباع نظری گردآوری داده‏ها متوقف شد. در بخش تحلیل داده‏ها کدگذاری باز و محوری و انتخابی(نظریه ای) انجام شد و مفاهیم، مقوله‏های فرعی و اصلی استخراج شدند. مدل پارادایمی نیز بر اساس مدل استراوس و کربین ترسیم شد که در بر گیرنده‏ی مقوله‏های مستخرج بود. مقوله‏ی شکل‏گیری بسترهای اجتماعی شناخت به عنوان مقوله‏ی محوری در فرایند ابتلا به بیماری دوقطبی انتخاب شد. نتایج نشان داد که انسجام اجتماعی در خانواده و روابط عاطفی از مهم‏ترین عوامل تاثیرگذار در شکل‏گیری بسترهای شناخت بود و نشان داد تنش‏ها و درگیری‏های درون خانواده و ناپایداری روابط عاطفی، رابطه‏ی دیالکتیکی واقعیت و ذهنیت را تحت تاثیر قرار داده بود. شناخت اجتماعی در میان بیماران در رابطه‏ای تضادی به سلطه‏ی احساسات و عواطف اجتماعی بر روابط خانوادگی منجر شد و در نهایت کنشگران را به سوی بروز علائم بیماری سوق داد. تاثیر گرایش‎‎های عامیانه و اعتماد به مشاوره‏های افراد غیرمتخصص در شناخت اجتماعی، نابسامانی وضعیت اقتصادی- اجتماعی، هراس از آینده و بروز مکرر علائم بیماری را موجب شده بود.

کلیدواژه‌ها