تطور الفاظ با نگرش به تشتت سلایق از شیخ مفید تا شیخ انصاری

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

2 استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

10.30510/psi.2022.336712.3322

چکیده

الفاظ میداندار نخست استنباط احکام شرعی است. یکه تازی مبحث الفاظ در دانش اصول فقه به عنوان کفة ثقیل برای بهره گیری، استنباط و دستیابی به احکام مکلفین تا یازده قرن محسوس بوده است. پس از آن گرچه ادله عقلی با اقتدار به صحنه آمد اما موجب عزلت مبحث الفاظ نشد. دانشمندان اصولی بخش‌های آغازین مهم کتب خود را به الفاظ می پرداختند. طرح موجود و موجز الفاظ در امامیه با شیخ مفید شکل می‌یابد و سیدمرتضی با همان اسلوبِ استاد خود آن را تفصیل می‌بخشد. از حیث تقدم ذاتی و زمانی مبحث وضع به‌گونه‌ای مدخل‌ لحاظ می‌شود و به عنوان الفبای ورود به مباحث دیگر مورد التفات است اما در تمامی تالیفات اصولی الزاما به آن پرداخته نشده است. اوامر و نواهی عمدتا پس از وضع الفاظ آمده‌اند. پیشتازی اوامر و نواهی با التفات به هدف دانش اصول امری طبیعی بوده است مباحث الفاظ تا زمان شیخ انصاری، بیشتر در میان فقیهان، مورد اقبال وعنایت واقع شده و از غنای ویژه‌ای برخوردار بوده است. شیخ این حد از اقبال را کافی می‌دانست و به رغم تمکن علمی شایسته، در فرائد الاصول به مبحث الفاظ ورود نکرد، و تمام همّ خود را حول محور ادله عقلی گماشت، که تا آن زمان بیشتر محل مناقشه بود و بی‌نظام و سامان در سطور کتاب‌های این دانش قرار داشت. برخلاف شیوع سابق، پس از شیخ مشهور اصولیان همچون محقق خراسانی، میرزای قمی و نائینی مجددا اقبال ویژه‌ای به مبحث الفاظ داشته‌اند.

کلیدواژه‌ها