بررسی هم سوئی تحمیدیه دیباچه ها با متن، در برخی کتب منثور فارسی از قرن ششم تا پایان قرن چهاردهم هجری قمری

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه زبان وادبیات فارسی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران

2 گروه زبان وادبیات فارسی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران.

10.30510/psi.2022.346887.3573

چکیده

رسم دیباچه نگاری ازروزگاران کهن تاقرن چهاردهم قمری که مقدمه نویسی رونق بیشتر گرفت؛رایج بوده است نویسنده درابتدای کلام خودوبرای آغازِبرنگارش،حمدخداوندتبارک وتعالی،نَعت پیامبر(ص)،امامان وگاه خلفای دین،مدح پادشاهان،بزرگان و... راسرلوحه کارخودقرارمی دادومتن خودراباذکرویادآنهامتبرّک وتأییدمی نمود.آنهاسعی داشتندبهترین الفاظ ودقیق ترین واژگان واصطلاحات رابه کارببرندتاهمه ایمان،عشق وعلاقه خودرانشان دهند.دیباچه هاکه معمولاًبعدازاتمام کتاب واثربه وسیله خودنویسنده یادیگری به نگارش درمی آمدندودرابتدای اثرقرارمی‌گرفتند؛حاوی اطلاعات مفید درباب اثر،نویسنده،روزگاراو،هم عصرانش و... است که بررسی وتحلیل آنهاحائزاهمیت بوده وراهگشا.این پژوهش می‌خواهدفقط تحمیدیه چنددیباچه راموردبررسی قرارداده ونشان دهدکه آیاباموضوع اثرهم سوئی داردیانه؟آیاباخوانش ودقت درتحمیدیه می توان موضوع اثررا حدس زد ویااین کارگمراهی است وبه بی راهه رفتن؟تعدادی اثربه صورت کاملاًاتفاقی درموضوعاتی چون: تاریخ، جغرافیا، نجوم، طب، عرفان، فقه وکلام انتخاب شدومورد تحلیل قرارگرفت.بررسی هانشان ازآن داردکه هرچندتحمیدیه هدفی دیگردارد وازبرای بیان موضوع اثر،شرح وتوضیح آن نیست؛امابازهم نشانه هایی از هم سوئی یاعدم هم سوئی درآن دیده می‌شود.در پایان،نتیجه پژوهش به سه گروه ختم گردید:هم سویی باموضوع اثر،عدم هم سوئی ویاهم سوئیِ اثرباچندموضوع مختلف.

کلیدواژه‌ها