بازتاب مسائل سیاسی و اجتماعی در شاهنامه فردوسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان، تهران ایران.

2 استادیار گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان، تهران ، ایران

3 استادیار گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان، تهران ایران

4 مربی گروه آموزشی علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان تهران ایران

10.30510/psi.2022.298168.2082

چکیده

شاهنامه فردوسی اثری است که برای پاسداشت هویت تاریخی ایران سروده شده است و فردوسی چون بنیان‌های معرفتی جامعة عصر خویش را در خطر می‌دید، با رویکردی متعهدانه داستان‌های شاهنامه را با پیام‌های دینی، اجتماعی و سیاسی همراه می‌ساخت و در پوستة زیرین داستان‌ها، بسیاری از مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود را برملا می‌کرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی شرایط سیاسی و اجتماعی عصر فردوسی و بازتاب مسائل جامعه-شناختی هویت ایرانی و قوم‌مداری فردوسی و دغدغه‌های او برای حفظ هویت و تاریخ ایران است. برای گردآوری اطلاعات به روش اسنادی از منابع کتابخانه ای و کتاب شاهنامه فردوسی استفاده گردیده است. رویکرد این مطالعه، توصیفی- تحلیلی بوده که به شیوه کیفی انجام گرفته است. فردوسی در زمانی سرودن شاهنامه را در پیش گرفته بود که شاهان سامانی سیاست نژادی را در پیش گرفته بودند و درصدد بازیابی فرهنگ و هویت ایرانی بودند. اما با روی کار آمدن غزنویان و تندروی‌های سیاسی و دینی سلطان محمود، زمینه برای رکود فرهنگی فراهم شد و شاهنامه واکنشی به نیت جلوگیری از گسست تاریخ و تمدن ایرانی و تبعیض‌ها و بیدادگری‌های اجتماعی و سیاسی شد.

کلیدواژه‌ها