فعالیت های قرآنی زنان تا پایان قرن سیزده: تحلیل تاریخی زمینه ها و موضوعات

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

2 استادیارگروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.

3 دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

چکیده

در صدر اسلام، زنانی بودند که در عین پذیرش مبانی اسلامی، از حقوق و فرصت نابرابر موجود که سنتاً نسبت به آنان اعمال می‌شد رنج برده، آن‌را برنمی‌تافتند و به آن اعتراض داشتند. شرایطی که رسول خدا(ص) در مدینه به وجود آورد به زنان این جسارت و شجاعت را داد که به راحتی و بدون ترس نسبت به تبعیض جنسیتی اعتراض کنند. با رویی گشاده با آنان برخورد شد و پاسخ گرفته و از فعالیت منطقی خود نتیجه گرفتند، شرایطی که نه قبل از آن و نه بعد از آن دیگر تکرار نشد. آزادی و جسارت زنان صدر اسلام برای بسیاری از صحابه نزدیک پیامبر(ص) هم قابل تحمل نبود و آنان از پیامبرشکوه می‌کردند که چرا این‌ اندازه به زنان میدان داده و آنان را جسور ساخته است. غافل از اینکه این آموزش قرآن بود که آنان هم از فرزندان بنی‌آدم هستند و بنی آدم کرامت دارد: «لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ» (اسراء،۷۰) کرامت انسان‌ها را تقوا تعیین می‌کند و آن را با انسانیت، اخلاق و پاکی محک می‌زنند نه با نژاد و جنسیت: «إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم» (حجرات،۱۳). قرآن زنان را نه تنها ضعیفه، ناقص‌العقل و ناقص‌الایمان نمی‌داند بلکه برخی را شاخص ایمان دانسته و همه را چنان دارای قدرت تشخیص می‌داند که پیامبر(ص) باید با آنان به این شرط بیعت کنند که هر سخن پیامبر(ص) را خود درست تشخیص دادند از آن نافرمانی نکنند: «وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ‏» (ممتحنه، ۱۲) یعنی اگر فرمانی از پیامبر(ص) را منکر تشخیص دادند از آن پیروی نکنند بلکه به آن اعتراض کنند.

کلیدواژه‌ها