جایگاه خودسازمان دهی روستاییان در بهبود طرح های توسعه روستایی (مورد مطالعه: استان آذربایجان شرقی)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

2 دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

3 دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

10.30510/psi.2022.340449.3421

چکیده

در کشورهای در حال توسعه، روستاها در مقایسه با مناطق شهری از پیشرفت کمتری برخوردارند؛ و سرمایه گذاری کافی در زیرساخت ها و فعالیت های اقتصادی آن ها وجود ندارد، از این رو، با چالش های جدی در زمینه ارتقاء شاخص های توسعه پایدار روستایی نظیر: محیطی اکولوژیک و اجتماعی اقتصادی مواجه هستند. علیرغم سابقه بیش از پنجاه‌ساله برنامه‌ریزی توسعه در کشور، نظام برنامه‌ریزی توسعه ملی و توسعه روستایی دارای نارسایی‌های اساسی است. فقدان برنامه‌ریزی و تهیه برنامه‌های پنج‌ساله توسعه در سطح محلی، عدم وجود رابطه منطقی بین سطوح ملی، منطقه‌ای و محلی برنامه‌ریزی و حاکمیت تصمیم‌گیری بالا به پایین در این زمینه، حاکمیت برنامه‌ریزی بخشی در ساختار نظام برنامه‌ریزی روستایی، عدم مشارکت مردم و سازمان‌های غیردولتی در برنامه‌ریزی روستایی و همچنین فقدان مدیریت یکپارچه در برنامه‌ریزی و توسعه نواحی روستایی، مهم‌ترین ویژگی‌ها و یا به عبارتی نارسایی‌های نظام برنامه‌ریزی روستایی کشور است. بند 8 اصل 3 قانون اساسی کشور نیز بر تقویت فرایندهای برنامه‌ریزی ملی و محلی در جهت بهبود کیفیت مشارکت عمومی در برنامه‌های توسعه تأکید دارد. به‌رغم گرایش به بهبود مشارکت عمومی، مشوق‌های محدودی جهت مشارکت جوامع روستایی ارائه می‌شود که ناشی از تداوم نارسایی‌ها و ضعف ساختار مدیریتی و فرایند عملیاتی برنامه‌ریزی است. در رابطه با خودسازمان‌دهی جوامع روستایی، نقش برنامه‌ریزی به‌طور عمده به‌عنوان فرایند تخصیص خدمات و یا منابع به جوامع روستایی تفسیر می‌شود که ادغام سایر مؤلفه‌های مهم در ایجاد ظرفیت نهادی همانند سرمایه اجتماعی، دانش و مهارت‌های موردنیاز، هنجارها، رهبری جامعه و شبکه‌های اجتماعی نادیده گرفته می‌شود.

کلیدواژه‌ها