واکاوی راهبردعصبیت دینی وقومی عصرصفوی درجهت دولت-ملت سازی در توان بخشی قدرت ایران ومدیریت بحران های سیاسی اخیر درمنطقه خاورمیانه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه تاریخ،واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاداسلامی ،تهران،ایران

2 دانشیار، گروه تاریخ، واحد یادگار امام خمینی(ره) شهر ری،دانشگاه آزاداسلامی ، تهران،ایران

3 دانشیار، گروه تاریخ، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات ، تهران،ایران

چکیده

باتورقی برتاریخ ایران به مقطعی برخوردمی نماییم که اولین حکومت تثبییت شده شیعی زمانی پای برعرصه مدیریت سیاسی ایران می نهدکه دولت های رقیب با فراهم نمودن زیرساختهای فرهنگی واجتماعی تحت حمایت استعمارگران باعنوان حاکمان دینی ومفتی به استقلال رسیده بودند بدیهی است این مهم آغازی است بر بحران های سیاسی این حکومت نوپا باحکومتهای همسایه لذا حاکمان صفوی برآن شدند تا راهبردی را بامحوریت همبستگی قومی ومذهبی تحت عنوان دولت-ملتسازی طراحی نمایند. ازآنجائیکه ناهمگونی قومی و دینی از ویژگی های ساختی کشورهای منطقه خاورمیانه میباشدو جنگ قومیت ها و استفاده از خرده فرهنگ ها در منطقه فصل مهمی از تاریخ درگیریهای این ملت ها بوده وازآن رو که واقعیت موجود با فرایند استقلال جویی اقوام به جای استیلا جویی عملا به مسئله ای امنیتی تبدیل گردیده و در بسیاری از موارد اراضی واحدهای سیاسی منطقه را نیز تهدیدنموده. پژوهش حاضربا واکاوی مدیریت بحران سیاسی آن دوران تحت راهبردموردنظر ،در پی پاسخگویی به این پرسش است که چراامروزه کشورهای خاورمیانه با وجودتلاش بسیار با بحرانهای بزرگ مواجه اند ؟ در پاسخ ، این فرضیه مطرح است که ابترشدن ریشة این بحرانها ، عدم تبدیل تهدید به فرصت بابهره مناسب ازاین راهبرد تحت عنوان دولت-ملتسازی است؟ روندی که از پیامدهای آن ایجاد تدریجی گسلهای قومی ومذهبی وبه تبع شکاف دولتها وملتها درسطح ملی ومنطقه بوده است که می توانددرقالب واکنشی تجدیدنظرطلبانه به نظم حاکم در سطوح موردنظر بینجامد.

کلیدواژه‌ها