هدف اصلی مقاله حاضر، کاوش مردمسالاری در اندیشه و نظر جریان سیاسی سوسیالیسم ایرانی دورة پهلوی دوم بوده است؛ ازاینرو این پرسش مطرح شد که آیا میتوان تلقی این جریان را از مردمسالاری به شکل الگووار نیز عرضه کرد. مطالعه کنش و نظر این جریان سیاسی، با کاربست الگوی نظری-روشی جریان-گفتمان نشان داد که مردمسالاری، یکی از نشانههایی بوده که جریان سوسیالیسم به تلاش برای معنادهی به آن برآمد، وقتة حاصله در خدمت تحولخواهی سوسیالیستی قرار داشته و در تعارضهای گفتمانی، ابزار ضد نظم و از عناصر تقویتکنندة گفتار مقاومت برای تحقق دال مرکزی یعنی «سوسیالیسم» بوده است. از متن مطالعاتِ کنش و نظر این جریان، سه الگوی «مردمسالاری تودهای»، «مردمسالاری ارشادی» و «مردمسالاری دوسویه» بازشناسی و مفهومپردازی شدند. ارزیابی مقایسهای الگوها نیز نشان داد الگوی اصلی و جریانی مردمسالاری این دوره سوسیالیستها، الگوی مردمسالاری تودهای بوده است.
. (1397). الگوشناسی و بازشناسی انتقادی مردمسالاری نزد جریان سیاسی سوسیالیسم ایرانی دورۀ پهلوی دوم. ماهنامه جامعه شناسی سیاسی ایران, 1(2), 91-126. doi: 10.30510/psi.2018.96113
MLA
. "الگوشناسی و بازشناسی انتقادی مردمسالاری نزد جریان سیاسی سوسیالیسم ایرانی دورۀ پهلوی دوم". ماهنامه جامعه شناسی سیاسی ایران, 1, 2, 1397, 91-126. doi: 10.30510/psi.2018.96113
HARVARD
. (1397). 'الگوشناسی و بازشناسی انتقادی مردمسالاری نزد جریان سیاسی سوسیالیسم ایرانی دورۀ پهلوی دوم', ماهنامه جامعه شناسی سیاسی ایران, 1(2), pp. 91-126. doi: 10.30510/psi.2018.96113
VANCOUVER
. الگوشناسی و بازشناسی انتقادی مردمسالاری نزد جریان سیاسی سوسیالیسم ایرانی دورۀ پهلوی دوم. ماهنامه جامعه شناسی سیاسی ایران, 1397; 1(2): 91-126. doi: 10.30510/psi.2018.96113