%0 Journal Article %T بررسی چگونگی پیوند ملی گرایی و تاریخ نگاری در دوره پهلوی اول %J ماهنامه جامعه شناسی سیاسی ایران %I انجمن علمی جامعه شناسی سیاسی ایران %Z 2676-6663 %A رومز, شهرزاد %A ابطحی, علیرضا %A جدیدی, ناصر %D 2023 %\ 01/21/2023 %V 5 %N 11 %P 2846-2862 %! بررسی چگونگی پیوند ملی گرایی و تاریخ نگاری در دوره پهلوی اول %K تاریخ %K تاریخ نگاری %K مشروطیت %K پهلوی %R 10.30510/psi.2022.317841.2737 %X در دورۀ سلطنت رضاشاه، ملیگرایی به‌عنوان یک ایدئولوژی از غرب وارد شده و برآمده از تحولات سیاسی و فکری عهد قاجار و به‌خصوص دوران مشروعیت، همراه با اندیشه‌های وطن‌پرستانه و تجددخواهانه به‌صورت اصلی‌ترین ایدئولوژی مشروعیت بخش برای قدرت و سپس سلطنت رضاشاه درآمد و به صور مختلف بر سراسر فضای سیاسی و فرهنگی حکومت پهلوی اول حاکم شد و به‌عنوان عاملی در جهت مشروعیت بخشی به حکومت پدیدار گشت. رضاشاه بیش از هر چیز بر اندیشه‌های ملی‌گرایانه و وطن‌پرستانه تأکید و خواهان احیاء دوران مجد و عظمت قدرت ایران بود. بدین لحاظ ملی‌گرایی رضاشاهی ترکیبی از اندیشه‌های ملی‌گرایانه و وطن‌پرستانه و تجددخواهانه و ملی‌گرایی احیاگر و سپس باستان‌گراست و درواقع ملی‌گرایی احیاگر که خواهان احیاء دوران قدرت و عظمت ایران باستانی است، یکی از اصلی‌ترین مبانی ملی‌گرایی مشروعیت بخش حکومت رضاشاه به شمار می‌رود.آنچه مسلم است، تاریخ و تاریخ‌نگاری بی‌تردید یکی از مهم‌ترین بسترهای حضور و نمود ملی‌گرایی فرهنگی است و ازاین‌رو در دوران ورود و حاکمیت ملی‌گرایی بر فضای سیاسی و فرهنگی ایران از اواخر دورۀ قاجار و سراسر دورۀ پهلوی اول، همچون بسیاری از مسائل فرهنگی ایران به‌طور گسترده تحت تأثیر این ایدئولوژی قرار گرفت. تاریخ‌نگاری ملی‌گرایانه از اواخر دورۀ قاجار در عرصه فرهنگ، اجتماع و سیاست جامعه ایرانی پدیدار گشته و طی چندین دهه به‌عنوان یکی از چالش‌های مهم فکری و فرهنگی جامعه ایرانی، ذهن بسیاری از روشن‌فکران، نویسندگان، روزنامه‌نگاران و سیاست‌مداران را به خود مشغول کرده است. %U https://jou.spsiran.ir/article_157087_b86d4524c3b00c2ffaadba43e7df444b.pdf