بررسی ساختار و تغییرات دیوان‌سالاری در دوره پهلوی اول از منظر جامعه‌شناسی سیاسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشد، رشته علوم اجتماعی گرایش جامعه‌شناسی، واحد علوم و تحقیقات تهران دانشگاه آزاد اسلامی، تهران. ایران. (نویسنده

2 استادیار جمعیت شناسی، واحد تهران مرکزی،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

چکیده

با روی کار آمدن رژیم اقتدارگرا_دیوانسالار رضاشاه و ایجاد ارتش، دیوانسالاری و دولت مدرن، سرانجام تغییرات اقتصادی، اجتماعی و صنعتی کشور به نحو برگشت ناپذیری از راس هرم سیاسی آغاز شد. دیوانسالاری شکلگرفته در دوره رضاشاه، به دلیل ماهیت شبه مدرن، باعث شکل گیری توسعه ناموزون و خروج نیروهای متخصص و کارآمد از دایره دیوانسالاری شد. نتیجه گیری آنکه عناصر و ویژگی های اصلی نامطلوب نظام دیوانسالاری در دوره پهلوی اول به رغم اقدامات صورت گرفته و اجرایی کردن برنامه های «نوسازی» و آرمان های شبه مدرنیستی، در مقایسه با عصر قاجار چندان بهبود نیافت. بدینسان بیماری و ناکارآمدی دستگاه اداری عریض و طویل رضاشاه را کماکان میتوان در کنار سایر عوامل داخلی و کارشکنی های دول خارجی از موانع مهم توسعه کشور در آن دوره به شمار آورد. گرچه بستر دگرگونی کامل و همه جانبه نظام اداری به دلایل گوناگونی چون ساختار سیاسی خودکامه، وجود عناصری مانند توطئه دربار و پرونده سازی، خویـشاوندگرایی، رشوه و فقدان نقد و خردورزی کارکنان دیوانسالاری مهیا نشد، اما این دوره، اغلب با گسترش بی سابقه نظام اداری و ایجاد تغییرات وسیع در آن شناخته میشود

کلیدواژه‌ها