جامعه شناسی تصانیف عصر مشروطه بر مبنای گفتمان انتقادی (بررسی موردی تصانیف بهار)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد، واحد بناب، بناب، ایران

2 گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه شهیدمدنی واحد تبریز، تبریز، ایران

چکیده

انقلاب مشروطه بر اثر تغییراتی که در نظام حکومتی پدید آورد نظام ادبی را نیز دگرگون ساخت هر چند نباید فراموش کرد که این انقلاب هم به نوبه خود محصول روشنگری های متجلّی در شعر و موسیقی این دوره بود که سبب آگاهی هرچه بیشتر مردم به حقوق انسانی خویش گردید. با ورود مضامین سیاسی و اجتماعی در حوزه شعر و موسیقی عصر مشروطه، گفتمان سیاسی-اجتماعی این دوره در بستر موسیقی و ادبیات شکل گرفت. تحلیل گفتمان اساساً خوانشی تفسیری است و تصانیف عصر مشروطه، همانند متونی موقعیت مند به عنوان ابژه محصول این دوره، مورد شناسایی قرار گرفته اند. گفتمان موسیقی در تصانیف این دوره به منزله نظام معنایی بر ساختة جامعه، توانسته ارتباطی سامان یافته با جهان معنایی دوره مشروطه داشته باشد. در اینجا، گفتمان، محل برخورد موسیقی و قدرت است. یعنی از قدرت به عنوان سوژه، تمرکززدایی شده و گفتمان به صورت گزارههای موسیقی یایی سربرآورده است. تصانیف میهنی از جمله ابزارهای قدرتمند برای گسترش پیام مشروطیت بوده همچنانکه تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در این دوره بر چیستی تولید موسیقی موثّر بود. موسیقی ایران با تصانیف انقلابی کسانی چون ملک الشعرای بهار دچار تحول شد. مولفه های ملی گرایی، آزادی خواهی، جامعه باوری، مردم سالاری و پارلمانتیسم که زمینه ساز شرایط اجتماعی- سیاسی موثر در تولید گفتمان موسیقی مشروطه و نقد قدرت حاکم هستند، در تصانیف ملک الشعرای بهار مورد توجه قرار گرفته اند. روش به کار رفته در این پژوهش برمبنای تفسیری-کیفی می باشد و داده های پژوهش با استفاده از شیوه تحلیل محتوا و کتابخانه ای بررسی گردیده است.

کلیدواژه‌ها