هدف: این پژوهش با هدف طراحی مدل اثرگذاری آزمون سراسری بر برنامه درسی پنهان در دوره متوسطه انجام گرفت. روششناسی: روش پژوهش، روش اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی، رویکرد داده بنیاد و در بخش کمی، توصیفی - پیمایشی لحاظ گردیده است. نمونه آماری در بخش کیفی،12 نفر از صاحبنظران و خبرگان رشته علوم تربیتی و روانسنجی دانشگاههای شهر تهران با روش نمونهگیری نظری و در قسمت کمی، نیز 374 نفر از دبیران دوره دوم متوسطه شهرستان های استان تهران با روش نمونهگیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گرداوری دادهها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامهمحقق ساخته متشکل از 15 سوال و در طیف 5 تایی لیکرت است. روش تجزیهوتحلیل دادههای مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی تحلیل عاملی تائیدی انتخابشده است. یافتهها: یافتههای پژوهش در بخش کیفی شامل 15 کد باز در قالب 5 مقوله(ساختار فیزیکی مدرسه، جو اجتماعی، روابط اجتماعی در مدرسه، فناوری اطلاعات و ارتباطات و مکانیسم تشویق و تنبیه)بود و نتایج بخش کمی نشان داد که مدل پزوهش دارای برازش کافی است و ساختار فیزیک مدرسه در مدل استخراج شده دارای اولویت بیشتری است. بحث و نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت که آزمون سراسری اثر بسزایی در برنامه درسی پنهان دارد و 5 مقوله شناسایی شده در پژوهش می توانند بیشترین اثرپذیری را از آزمون سراسری داشته باشند