بحران مشروعیت در آراء ابن تیمیه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری، علوم سیاسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران

2 دانشیار گروه علوم سیاسی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز،تبریز ،ایران

3 استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه ازاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران

4 استادیار،گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل،واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی،تبریز ،ایران

5 استاد یار علوم سیاسی، پژوهشگاه علوم انتظامی، تهران ایران

چکیده

مشروعیت سیاسی، فرایندی است که در آن قدرت به اقتدار تبدیل می‌شود و قدرت سیاسی، خصلتی عقلایی می‌یابد؛ در نتیجه، رابطه‌ای اساسی میان سلطه مشروع و مشروعیت سیاسی وجود دارد. اهمیت مسأله «مشروعیت» از آن روست که ثبات و بقای نظام سیاسی، به تحقق مشروعیتِ آن وابسته است و لذا هر حکومتی می‌کوشد پایه‌های «مشروعیت» خویش را مستحکم کند. ترسیم یک حکومت مشروع، به عنوان خط مشی حکومت‌های اسلامی، هدفی بود که متفکران و اندیشمندان اسلامی به دنبال آن بودند. در این مسیر، اشخاصی همچون ابن تیمیه که به واسطه‌ی آراء فقهی و سیاسی خاص و البته افراطی خود، به دنبال جریان‌سازی فقهی-سیاسی بودند نیز به دنبال ایجاد فهم جدیدی از مشروعیت سیاسی در جامعه اسلامی برآمدند. در تبیین و تطبیق مفهوم مشروعیت در آراء ابن تیمیه به این نکته باید توجه شود که مشروعیت در آراء ابن تیمیه خالی از هرگونه انسجام و خط مشی مشخصی است، علاوه برآن به طور مشخص با یک ساختار متناقض، ضد عقل و از هم گسیخته مواجه هستیم. به زبانی دیگر باید گفت، آنچه در آراء ابن تیمیه مورد نقد باید قرارگرفته شود، نظریات وی در باب مشروعیت نیست؛ بلکه خلأ مشروعیت مهمترین ایرادی است که می‌توان به آراء ابن تیمیه وارد کرد. ما در این گفتار به دنبال بررسی این مسأله هستیم که آراء ابن تیمیه با بحران جدی به نام خلأ مشروعیت همراه است، زیرا که وی درک درستی از مفهوم مشروعیت در یک ساختار سیاسی-دینی نداشته است.

کلیدواژه‌ها