میتوس و لوگوس در شاهنامۀ فردوسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.

2 استاد یار، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.

10.30510/psi.2022.331206.3162

چکیده

" میتوس و لوگوس در شاهنامه فردوسی "


چکیده: پرداختن جدّیِ علوم به اسطوره، مهر تأییدی برارزش گذاری ها به این حوزه است. اسطوره چونان بذری است که در سپیده دم آغازین روزِ تاریخ، در کشتزار ذهن آدمیان شروع به جوانه زدن کرد، جوانه ای که ریشۀ آن، از شالیزار خرد آبیار نمی شد بلکه این تخیّل انسان بود که آن را در دامن خود پرورش می داد. در دنیای اسطوره ها، میتوس(اسطوره)در مقابل لوگوس(عقل) قرار دارد. اسطوره در منظر نگاه بسیاری، موضوعی خرافی و فاقد توجّه است در حالی که این توان را دارد که دنیایی از روشنی ها را پیش روی انسان بگشاید به شرط این که آدمی برای قابل درک ساختن جنبۀ میتوسی اسطوره، کلید کشف آن ها را در دست داشته باشد که آن کلید، قدر مسلم، ورود به قلمرو نمادها و داشتن جهان بینی علمی و فلسفی و پرهیز از جزم اندیشی و توجّه به عقاید دیگران، حتّی مخالفان است. پژوهشگر، با استفاده از روش تحقیق (توصیفی- تحلیلی)، تکیه به منابع کتابخانه ای و ذکر مثال هایی از شاهنامه، تفاوت بین "میتوس"و "لوکوس"را مشخّص نموده و بیان کرده که حرکت موازی این دو حوزه، چقدر به باور مندی اسطوره ها و شناخت تاریخ تمدّن ایرانیان، یاری نموده است.
واژه های کلیدی: شاهنامه، اسطوره، نماد، میتوس و لوگوس .

کلیدواژه‌ها