1
دانش آموخته مقطع دکتری رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه عدالت، تهران، ایران
2
استادیار ،گروه الهیات گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه تهران،تهران،ایران.
10.30510/psi.2022.345258.3532
چکیده
تلاش نگارنده در این مقاله براین نکته استوار است که با بررسی مبانی فقهی فسخ نکاح پاسخی به چالش برانگیزترین مساله در فسخ نکاح به استناد عیوب جدید ارائه دهد. مقالات متعددی در این زمینه تألیف شده است که فارغ از اشتراک عمده آنها در استدلال و مبانی؛ راهحل مناسبی را ارائه ندادهاند. نکته دیگر این است که آیا علاج بیماری موجب فسخ عیوب است یا خیر؟ آیا امکان تسری از عیوب منصوصه به عیوب جدید وجود دارد؟ سؤالی که کاملاً بیجواب مانده است. در این مقاله برای توسعه بیماری های جدید راهحلی ارائه شده است که در عین تعبد به متن روایات و انحصار موارد ذکر شده در آنها(انّما)، میتوان فتوا به توسعه بیماریهای جدید داد. امر سختی که ادعای نگارنده بر آن است که بعد از 1400سال پاسخ مناسبی در قرن پانزدهم ارائه میشود.اکثریت فقها مبنای خیارات و حق فسخ حاصل در عقد نکاح را به قاعده لاضرر و یا لاحرج بازگردانده و درنهایت آن عده قلیل از فقهای معاصر هم که قائل به تسری به عیوب غیر منصوصه شدهاند. اکثریت فقها مبنای خیارات و حق فسخ حاصل در عقد نکاح را به قاعده لاضرر و یا لاحرج بازگردانده و درنهایت آن عده قلیل از فقهای معاصر هم که قائل به تسری به عیوب غیر منصوصه شدهاند