واکاوی دیدگاه های دگراندیشان دینی دوره پهلوی اول و نقش حکومت در گسترش آن در سطح جامعه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری، رشته تاریخ، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.

2 استادیار گروه تاریخ، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.

3 استادیار،گروه تاریخ، واحد سنندج،دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج،ایران

4 استادیار، گروه تاریخ، واحد سنندج، دانشگاه آزاد، سنندج، ایران.

10.30510/psi.2022.327510.3039

چکیده

جریان نواندیشی دینی در دوره پهلوی اول، از نظر فکری ادامه جریان روشنفکری در ایران است. با حمایت حکومت پهلوی طیفی برآمدند که افکار و آرمان هایشان رنگی از اندیشه غیر دینی داشت که فصل مشترک آن ها مخالفت با حاکمیت فقها، زدودن خرافات از سطح جامعه و دوری از مرجعیت دینی بود. این مقاله قصد دارد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به این سوال پاسخ دهد: رویکرد اصلی دگراندیشان دوره پهلوی اول متضمن انجام اصلاحات در کدام جنبه های مذهبی بود؟ رویکرد دگراندیشان دینی متضمن اصلاح ساختاری مذهب بود. رویکرد حکومت پهلوی نیز حمایت از فعالیت های آنان بود. اسدالله خرقانی و محمد مهدی خالصی زاده ضمن پذیرش اصل اجتهاد، جهت از میان بردن بدعت های دینی و ایجاد اتحاد میان مسلمانان تلاش کردند. فردی چون احمد کسروی تصور کرد دین قابلیت بازسازی ندارد و ضمن حمله به مذهب شیعه خواستار جایگزینی دین جدید شد. شریعت سنگلجی و علی اکبر حکمی زاده ضمن رد این پیش فرض ، فرهنگ دینی را اصلاح پذیر و تجدد خواه دانستند و ضمن مقابله با بدعت و خرافات، معرفت دینی را همسنخ با رهیافت های جدید مذهبی دانستند. مهمترین یافته این پژوهش مشهود بودن تعارض فکری میان دگراندیشان دینی با روحانیت سنتی بود. البته اقدامات دگراندیشان دینی به دلیل مغایرت با اعتقادت اکثریت مردم ایران بر خلاف حکومت پهلوی هرگز مورد تائید ملت قرار نگرفت.

کلیدواژه‌ها