مقایسه رویکرد سیاست‌خارجی آمریکا از راهبرد دیپلماتیک اوباما تا فشار حداکثری ترامپ

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه علوم سیاسی، واحد بین المللی کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران

2 گروه علوم سیاسی، واحد بین المللی کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران & استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان

3 گروه علوم سیاسی، واحد بین المللی کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران و استاد ر‌وابط بین الملل، دانشگاه خوارزمی

4 گروه علوم سیاسی، واحد بین المللی کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران و دانشیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد تهران

10.30510/psi.2022.356426.3945

چکیده

سیاست خارجی آمریکا در زمان حاکمیت نومحافظه‌کاران در برخورد با برنامه اتمی ایران مبتنی بر قدرت سخت بود که با موفقیت همراه نبود و منجر به افزایش توان هسته‌ای ایران گردید. اوباما که با شعار تغییر و حل چالش اتمی با استفاده از دیپلماسی به قدرت رسیده بود، توانست سیاست هوشمندانه‌ای را برگزیند و به توافق هسته‌ای با ج.ا. ایران دست یابد. اما با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، تقابل دو کشور وارد مرحله جدیدی گردید. راهکار دیپلماتیک اوباما با اتخاذ رویکردی چندجانبه‌گرایانه و تمرکز بر جلوگیری از دست یابی ج.ا. ایران به سلاح هسته‌ای با هدف اجماع سازی کشورهای همسو با سیاست‌های هژمون(آمریکا) در قبال ایران دنبال شده بود. از سوی دیگر سیاست‌های ترامپ با رویکردی یک جانبه و تقابلی مبتنی بر تنازغ ژئوپلیتیکی بوده و آنچه آمریکا به دنبال آن بوده؛ احیای سلطه آمریکا در قالب نفی تئوری اوباما، عدم کاربست تحریم‌ها علیه ج.ا. ایران در پسا برجام، توسعه نظامی‌گری در منطقه و محدود کردن ایران مبتنی بر مفاهیم قدرت و فضا مطابق راهبرد هژمون می‌باشد. بر این اساس سعی می‌شود با رویکرد تحلیلی- تبیینی و با بهره‌گیری از مفروضات رئالیستی دلیل تغییر جهت‌گیری آمریکا در دوره اوباما و میراثی که از خود برای دونالد ترامپ جای گذارده را مورد بررسی قرار دهیم.

کلیدواژه‌ها