دولت توسعه گرا و فقر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای روابط بین الملل دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات

2 دانشیار علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

چکیده

نظریه دولت توسعه گرا نظریه ای درباره شیوه گذار به توسعه از مسیر دخالت موثر و آگاهانه دولت در اقتصاد و هدایت منابع و امکانات کشور در مسیر توسعه است.دولت توسعه گرا گونه ای از دولت می باشد که قادر به تولید حرکت پایدار معطوف به توسعه است.با روی کار آمدن لولا داسیلوا و تشکیل دولت توسعه گرا در برزیل، توسعه در این کشور با تحولی اساسی مواجه شده و این کشور توانسته است بر بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه خود،خصوصا فقر و گرسنگی گسترده فائق آید. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی بدنبال پاسخ به این سوال است که دولت توسعه گرای لولا داسیلوا چه تاثیری بر کاهش فقر در برزیل داشته است؟ در این مقاله با استفاده از داده های مختلف آماری مشخص می گردد که لولا داسیلوا با ایجاد یک دولت توسعه گرا و اتخاذ سیاست های راهبردی مانند برنامه کمک هزینه خانواده،برنامه مبارزه با گرسنگی،برنامه رشد پرشتاب،سیاست اشتغال زایی و... توانست در دوران ریاست جمهوری هشت ساله (2003-2011) خود میزان فقر و گرسنگی در برزیل را به میزان مشهودی کاهش دهد.در نتیجه سیاست های هشت ساله دولت لولا 20 میلیون برزیلی از زیر خط فقر خارج شده، سن امید به زندگی 3.27 واحد رشد یافته،تولید ناخالص داخلی برزیل به بالاترین میزان در طول تاریخ این کشور رسیده و شاخص توسعه انسانی برزیل با رشد 0،036 واحدی برای اولین بار این کشور را در ردیف کشورهای با توسعه انسانی بالا قرار داده است.

کلیدواژه‌ها