چالش های طبقات اجتماعی با دولت ایران عصر صفوی (1148-907)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای گروه علوم سیاسی، گرایش جامعه شناسی سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

2 دانشیار گروه علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

3 استاد گروه تاریخ، واحد علوم و تحقیقات ، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

4 دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

چکیده

طبقات اجتماعی در ادوار مختلف نقش مهمی را در چالش یا تعامل با دولت ها داشته اند. دوران صفویه نیز از این امر مستثنی نبود و طبقات اجتماعی به عنوان یک عامل تاثیرگذار در تحولات سیاسی – اجتماعی عمل کرده اند. در دوره صفویه نیروها و طبقات مختلف روابط گسترده‌ای با نهاد قدرت و حکومت داشتند؛ به طوری که شبکه نسبتاً پیچیده‌ای از روابط متقابل بین طبقات اجتماعی و حکومت مرکزی ایجاد شد. این ارتباط در دوره‌ای به تعامل مثبت به گروههای اجتماعی خاصی می‌انجامید و در دوره‌ای هم زمینه‌های چالش بین آنان را فراهم می‌نمود. بر این اساس، پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به دنبال بررسی چالش طبقات اجتماعی با دولت درایران عصر صفوی می‌باشد. لذا یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که در دوره صفویه روابط گسترده-ای بین چهار نهاد روحانیت، ایلات، کشاورزان و بازرگانان و دیوان سالاران با حکومت شکل گرفت. در این دوره با توجه به شرایط و نحوه شکل‌گیری حکومت صفویه که مبتنی بر ترکیبی از نیروهای ایلی و قدرت ایدئولوژیک بود، در ابتدا ایلات نقش مؤثری در قدرت به شمار می‌آمدند و در دوره‌های بعد با تثبیت قدرت حکومت مرکزی و توجه به مشروعیت حکومت توجه به علما افزایش و از قدرت ایلات و قبایل کاسته شد و نیروهای جدیدی وارد دستگاه حکومت شدند. به نوعی موازنه قدرت موجبات تعامل و تقابل دولت صفویه با طبقات و گروههای اجتماعی دیگر را در پی داشت.

کلیدواژه‌ها