از لحاظ حجم، پیچیدگی و طرفین اختلاف، دعاوی سرمایهگذاری خارجی در زمره پیچیدهترین اختلافات بین المللی قرار میگیرند. یکی از روشهای حل این اختلافات، میانجیگری است، که تاکنون با اقبال زیادی مواجه نشده است. در عوض داوری به عنوان راه اصلی حل این اختلافات در نظر گرفته شده است که با انتقادات زیادی از جمله هزینه بالا و طولانی بودن رسیدگی مواجه است. در این مقاله با روش تفسیری-کیفی پس از طرح خصوصیات دعاوی سرمایهگذاری خارجی، به تحلیل استفاده از میانجیگری دراین دعاوی پرداخته شده و در پرتو این تحلیل، جایگاه میانجیگری در کنوانسیون ایکسید و منشور انرژی که از جهات مختلف رویکردی مشابه اما تفاوتهایی اساسی از جمله در مفهوم میانجیگری و سازش و فرایند آیینی آن دارند، مورد ارزیابی قرارگرفته است. از نظر نویسندگان این مقاله، میانجیگری با توجه به ویژگیهای خاص دعاوی سرمایهگذاری میتواند به عنوان روش کارآمد حل و فصل این دعاوی معرفی گردد