مبنا و معناشناسی امام و ولی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه حقوق، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران

2 دانشیار گروه حقوق، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی،، نجف آباد، ایران (نویسنده مسئول)

3 استادیار گروه حقوق، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران

چکیده

قانون اساسی با بکارگیری دواژه امام وامت سوالات مختلفی را پیرامون آن دو بوجود آورده است . یکی از مهمترین آنها معنا ومبناشناسی می باشد . سوال دیگر انکه در برابر چنیین ادبیاتی کدام ادبیات فقهی می توانست قرار بگیرد .با رجوع به آنچه در منابع فقه پیرامون دو کلمه امام وامت مشاهده می شود می توان ادعا کرد که قانون اساسی به دنبال شکل دهی خاصی به روابط شهروندی برآمده است که نه برگرفته از ادبیات روز همانند حکمرانی خوب ویا ادراره خوب بلکه تلاش به منظور نظام سازی فقه سیاسی در عرصه اجتماعی می باشد.. نظام سیاسی با محوریت واژه ولی و امام نگاه آرمانگرایانه را در قانون اساسی نشان می‌دهد. البته قانون اساسی با به کار گیری عبارت "جمهوری اسلامی ایران " تلاش کرده است که نگاه واقعگرایی خود را نیر نشان دهد ونظامی را طراحی کند که بتواند هر دو نگاه را در خود داشته باشد .یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که قانون اساسی از طرفی به رویکرد ترسیم نگاه آرمانگرائی برگرفته از آموزه‌های فقهی در قالب نظام امامت و امّت بر آمده است و از طرف دیگر سمت و سوی روابط مطلوب شهروندی را مدّ نظر قرار داده است. تحقّق این مهم با تکیه بر منابع فقهی امامیه امکان پذیر است که در نتیجه آن اموری همانند صداقت، شفافیّت، تقوا و عدالت، تعازلی بخشی روابط شهروندی و در ادبیات کلی‏تر، سعات دنیا و آخرت شهروندان میّسر می‌گردد، د

کلیدواژه‌ها