روایتی از زمین و سیاست در زمانه پهلوی دوم

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه تاریخ ، واحد شبستر،دانشگاه آزاداسلامی، شبستر ،ایران

2 استاد یار دانشگاه آزاد

3 گروه تاریخ ،دانشگاه تبریز،تبریز، ایران

4 گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران

10.30510/psi.2023.285126.1847

چکیده

اصلاحات ارضی یکی از مهم ترین برنامه هایی بود که در دوره محمدرضا شاه به مرحله ی اجرا درآمد و تحولات عمیقی را در زمینه مالکیت ارضی، ساختار طبقاتی، تحرک اجتماعی و ترکیب گروههای حاکم به وجود آورد. هدف از اجرای اصلاحات ارضی اجتماعی و سیاسی بود که درهم شکستن نفوذ سیاسی، اجتماعی مالکان از پیامدهای اصلی آن بود. این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است و حوادث مورد نظر با استفاده از اسناد تاریخی، خاطرات رجال سیاسی ومصاحبه با شاهدان عینی وقایع موردتجزیه و تحلیل قرار گرفته است.در این تحقیق فرضیه این است که پیامدهای اجتماعی سیاسی اصلاحات ارضی منجر به رشد و تشدید حاشیه نشینی شهری و در نهایت گسترش و تقویت رادیکالیزم در میان جوانان شد. یافته ها نشان می دهد که وقوع اصلاحات ارضی منجر به مهاجرت وسیع روستاییان به شهرها شد و چون این روستاییان درآمد اندکی داشتند مجبور به سکونت در حاشیه شهرهای بزرگ شدند که در نتیجه موجبات تشدید و رشد حاشیه نشینی شهری را پدید آوردند. در عرصه ی سیاسی اجرای اصلاحات ارضی به تضعیف قدرت مالکان و افزایش نفوذ و تمرکز قدرت دولت در روستاها منجر شد. دراین پژوهش سعی شده است تا به سوال چرا بین زمین و سیاست در دوران حکومت پهلوی دوم ارتباط برقرار شده است پاسخ داده شود که دریافتیم به این دلیل رابطه زمین و سیاست جدی گرفته شده که تا حد زیادی بقای سیاست در گرو دستکاری زمین بوده است.
واژگان کلیدی: اصلاحات ارضی، تقسیم زمین، کشاورزی، پیامدها

کلیدواژه‌ها