جایگاه دولت در اندیشه جریان چپ پس از انقلاب اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 مدرس و پژوهشگر دانشگاه جامع امام حسین (ع)

2 استادیار علوم سیاسی دانشگاه بوعلی همدان

10.30510/psi.2022.322693.2902

چکیده

جریان چپ در تاریخ معاصر ایران به عنوان جریانی عمده قلمداد می‌شود که از دوران مشروطه تا انقلاب اسلامی همواره نقش فعالی در تحولات سیاسی و اجتماعی داشته است. پس از انقلاب اسلامی با توجه به زیست فکری جریان‌های چپ در منازعات گفتمانی، نقش فعال‌تری در مباحث علمی ایفا می‌کنند. جریان چپ ایرانی که به تغییرات انقلابی، ساختاری، دفعی و حتی ضدیت با سرمایه‌داری و امپریالیسم برخاسته از آن با چاشنی نوسازی بومی می‌نگرد، به مدرنیته با جهت‌گیری‌های عقلانی، علمی، اومانیستی و سکولار گرایش دارد. رویکرد انتقادی نسبت به تئوری‌های توسعه و رد نظریه‌های کلان نوسازی و گرایش به سوی مدرنیته سوسیالیستی را می‌توان از مشخصه‌های فکری آنها برشمرد. این جریان تلاش می‌کند تا با رهیافت انتقادی به بازاندیشی در نقش و کارویژه‌ دولت بپردازد. از این رو در این پژوهش می‌کوشیم تا با بهره‌گیری از روش جریان-شناسی سیاسی، رویکرد نمایندگان فکری این جریان را مورد واکاوی قرار دهیم. آنچه از رهیافت جریان چپ برمی‌آید این است که در تحلیل مناسبات جامعه و دولت بر روی نقش طبقات اجتماعی تأکید دارند و می‌کوشند تا شکل‌گیری دولت مدرن و سکولار را در فرآیند توسعه و نوسازی ارزیابی کنند. نمایندگان فکری این جریان، ضمن برشمردن جایگاه نسبی و مستقل برای دولتها، شرط توسعه و نوسازی را نه در تقویت و گسترش اقتدار دولتها، بلکه در تکامل و بسامانی جامعه مدنی در سپهر قدرت و سیاست می‌دانند. مقاله حاضر می‌کوشد تا آراء و اندیشه‌های متفکران جریان چپ درباره‌ی جایگاه دولت را مورد بررسی قرار دهد.

کلیدواژه‌ها