واکاوی نقش روشنفکران ایرانی در تکوین ناسیونالیسم و شبه مدرنیسم

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه رازی کرمانشاه، گروه علوم سیاسی.

چکیده

در پژوهش حاضر سعی‌شده که با بهره‌گیری از روش تحقیق تاریخی، نقش روشنفکران در تکوین ناسیونالیسم و فرماسیون شبه مدرن در ایران مورد واکاوی و تحلیل قرار داده شود. در این بررسی، از مفهوم «ناسیونالیسم بی جا ساز»،که در آراء روشنفکران نسل اول ظهور یافت، و در سالهای اخیر توسط ضیاء ابراهیمی فرمول‌بندی گردیده، بعنوان چارچوب نظری بحث استفاده شده است. در قالب این مفهوم، بیجاسازی را نه آن طور که در مطالعات جغرافیایی مطرح میشود، بلکه به عنوان عملی که در ذهن انجام می‌پذیرد، در نظر می‌گیریم؛ عملی که ملت ایران را از واقعیت تجربی‌اش در مقام جامعه‌ای با اکثریت مسلمان در «شرق»(شرق به عنوان یک ساحت فکری در بستر تاریخ)، جاکن میکند وآن را دچار نوعی تزلزل هویتی شبه‌مدرن میسازد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که به طور کلی، جریان روشنفکری در ایران، اولاً زاییده تجربه تاریخی و فلسفی خاصی که در غرب منجر به پیدایش کاست روشنفکری گردید، نبود و اساساً آن تجربه نیز در ایران غیر قابل تحقق می‌نمود؛ و ثانیا به دلیل نگرش سطحی و تقلیدی به فلسفه و تمدن غرب و عدم آشنایی دقیق با لوازم تحقق این اُبژه، ناقص متولد شد و هیچگاه نتوانست پا را از تقلیدات ظاهری فراتر گذارد. این روشنفکران همواره دین اسلام و هویت اسلامی و فرهنگ بومی را عامل عقب ماندگی ایران دانسته و با پرداختن به ایران پیشااسلامی در صدد زدودن اسلام و بازگشت به شکوه ایران باستان بوده‌اند. اما علیرغم همه شعارهای میهنپرستانهای که سر میدهند، کارنامه قابل‌دفاعی در قبال «ایران» نداشته و عاملان موثر وابستگی و شکست و قرار‌گرفتن ایران در چرخ دنده‌های استعمار و امپریالیسم بوده‌اند.

کلیدواژه‌ها