تأثیر متقابل ظاهر و باطن بر روح و روان از نگاه قرآن و حدیث و آثار اجتماعی آن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم - دانشکده علوم قرآنی میبد

10.30510/psi.2024.430747.4399

چکیده

همانگونه که می دانیم انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی و به تعبیر دیگر بعد ظاهری و باطنی است یکی از ویژگیهای مهم وجودی انسان، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این دو بعد بر یگدیگر است. گستره این مسئله به گونه ای است که تمام ابعاد زندگی انسان را از مسائل اعتقادی، اخلاقی و عبادی شامل می شود. ولذا بر طبق این اصل تربیتی، هرگونه تغییر و تحوّلی در باطن افراد پدید آوریم، مستلزم تغییر در ظاهر است در جهت مقابل بر اساس ویژگی دیگر انسان یعنی «تأثیر باطن بر ظاهر» هرگاه رفتاری مطلوب یا نامطلوب از کسی صادر گردید، می‌توان آن را ناشی از وضعیت باطنی او دانست. لذا یکی دیگر از اصول تربیتی که مورد توجه اسلام قرار گرفته است، اصل تحول باطنی است. اصل «تحوّل باطن» نشانگر آن است که در تربیت دینی تحوّل درونی نیز به شدت مورد نظر است. این دو اصل هرچند در ظاهر با هم متناقض می باشند اما در واقع هر دو کامل کننده یکدیگر می باشند و به همین جهت قرآن شریف هماهنگی هر دو را مورد نظر قرار داده، می فرماید: «گناه آشکار و نهان، هر دو را واگذارید. با عنایت به آنچه گفته شد این نتیجه به دست می آید که برای تغییر در ظاهر و رفتارهای بیرونی، باید به تغییرات باطنی پرداخت. چرا که «حالات ظاهر انسان »، نمود «صفات درونی» اوست. در مقابل از آنجا که ظاهر در باطن اثرگذار است، گاه انسان از راه ایجاد تغییرات ظاهری به تحولات درونی دست می یابد.

کلیدواژه‌ها