هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی نظام آموزشی مبتنی بر توسعه نگرش کارآفرینانه دانشآموزان هنرستانهای شهر تهران میباشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به روش اکتشافی انجام شد. گردآوری دادهها به روش آمیخته( کیفی و کمی )صورت گرفته و ابزار گرد آوری دادهها مصاحبه وپرسشنامه بود. جامعة آماری بخش کیفی شامل خبرگان ( مدیران ، کارآفرینان برترو اساتید دانشگاه ها) بوده که تعداد 20 نفر برای نمونه انتخاب شدند و در بخش کمی شامل کلیه مدیران، دبیران و مربیانهای هنرستانهای شهر تهران در سال 1399 بود که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 305 نفر در این پژوهش همکاری کردند. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در بخش کیفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA ودر بخش کمی به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS 16 و Smart PLS انجام میشود. در این تحقیق برای توصیف دادهها از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد فراوانی، جدول توزیع فراوانی، ترسیم نمودارها و همچنین توصیف ویژگیهای پاسخ دهندگان به پرسشنامه استفاده میگردد. و در تحلیل استنباطی به روش تحلیل عاملی، به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته شد. نتایج نشان داد مولفههای: آموزش کارآفرینانه، روحیه کارآفرینی، مشاوره تحصیلی و شغلی، سبک رهبری و مدیریت هنرستانها، ارتباط با صنعت و تجارت، محتوای آموزش کارآفرینی، توسعه مهارتهای کارآفرینی در فراگیران، فضا و تجهیزات آموزشی، و در نهایت روشهای آموزش کارآفرینی، به عنوان مولفه ها و شاخص های موثر بر نظام آموزشی جهت توسعه نگرش کارآفرینانه دانشآموزان هنرستانهای شهر تهران است. بررسیها نشان از برازش مدل بود